دلنوشته های یه دختر غمگین :)

خدا رو شکر کن شاید اینجایی که الان هستی نهایت آرزوی یه نفره... دلنوشته های یه دختر غمگین :)...

امسال هم تموم شد... کلی اتفاقای بد رو هممون تجربه کردیماتفاقاتی که حتی فکرش رو هم نمی کردیم برامون افتادعزیزانی رو از دست دادیم که خاطره های خوبی برامون به جا گذاشته بودناز حق نگذریم در عوض این همه اتفاق بد اتفاقات خوبی هم داشتیمشاید اونقدر بزرگ نبود که تو ذهنمون بمونه ولی حداقل به اندازه ی چند ثانیه یه لبخند روی لبمون اوردبهرحال هرچی که بود گذشت و تموم شد...تنها کاری که الان میتونیم بکنیم اینه که دعا کنیم و تلاش کنیم که امسال سال بهتری رو رقم بزنیم...شاید خیلی چیزا دست ما نباشه و توی تقدیرمون نوشته شده باشه ولی ما نقش بزرگی توی تغییر تقدیرمون داریمبرای همتون از ته دل آرزو می کنم سال ۱۴۰۰بهترین سال عمرتون باشه و کلی اتفاقات خوب براتون بیفته ۱۳۹۹/۱۲/۳۰ 0:30 |- فاطمه -| دلنوشته های یه دختر غمگین :)...ادامه مطلب

بعضی "برگشتنا "از "همون اول موندنا" قشنگ تره...چون اینجوری "موندنش" بیشتر به آدم می چسبه...!از این "برگشتنا" قسمت همتون ۱۳۹۹/۰۴/۲۹ 13:54 |- فاطمه -| دلنوشته های یه دختر غمگین :)...ادامه مطلب

زندگیـ هامانـ پر شدهـ از روز هایـ تکراری ـ کاشـ ″خـــدا″ شبکهـ را عوضـ کند...! دلنوشته های یه دختر غمگین :)...

دلنوشته های یه دختر غمگین :)...

سال ۹۸ هم با تمام بدی ها و خوبی هاش گذشت...

و باز مثل همیشه به هممون ثابت کرد که هیچ چیزی تو دنیا پایدار نیست

همه چیز بی ثباته و روزی به پایان می رسه

جز خدا...

همون خدایی که تنها تکیه گاهمونه

همون که همیشه نگاهمون میکنه

همون که همیشه کمکمون میکنه

پس با توکل به خدا امسال بهتر از پارسال زندگیمو ادامه میدم

و به خدا نشون میدم که کمک هاش بیهوده نبوده و نیست...

من سربلندش میکنم از این که بنده ای مثل من رو آفریده...

 

دلنوشته های یه دختر غمگین :)...

روزگار می گذره و از همه ی آدما فقط خاطره می مونه..

تو این دنیا هیچ کس به اندازه ی خاطره ها وفادار نیست...!

 

بعد از چند ماه پست جدید...

نمیدونم هنوزم کسی این وبلاگو دنبال میکنه یا نه.. اگه میکنه که دمش گرم اگه هم کسی دیگه به اینجا سر نمی زنه فدای سرش...

ممنون از همتون

 

دلنوشته های یه دختر غمگین :)...

هر از گاهی یک نفر بیاید

و سراغ من را بگیرد

شاید بتواند این فکر:

"کسی منو یادش نیست" را

از ذهنم بپراند...

 

دلنوشته های یه دختر غمگین :)...

نزدیک عید است

 

 

اتاقم را مرتب کرده ام

زندگی ام را کمی سر و سامان داده ام

ذهنم را از افکار پریشان پاک کرده ام

چشمانم را با اشک شسته ام

اما...

هنوز نتوانسته ام رد پاهای روی قلبم را از بین ببرم

آه!ظاهرا عید امسال هم قرار نیست به یادش نیفتم...

 

 

دلنوشته های یه دختر غمگین :)...

+چقدر دوستم داری؟

-به همون اندازه که تو دوستم داری!

 

دروغ می گفتم...

به اندازه ی تمام دنیا دوستش داشتم

نه به اندازه ی یک بازیچه...!

 

دلنوشته های یه دختر غمگین :)...